XBOX

نقد و بررسی Ninja Gaiden: Master Collection

بازی: Ninja Gaiden: Master Collection
سیستم عامل: پلی استیشن 4, ایکس باکس یکی از, PCو سوئیچ نینتندو
ژانر: اکشن-ماجراجویی
توسعه دهنده: Koei Tecmo
ناشر: Koei Tecmo
بررسی شده در پلی استیشن 5 (از طریق Backwards Compatibility)

مجموعه Ninja Gaiden: Master یک تجربه سرگرم کننده و گاهی خسته کننده است. از داستان های ناامید کننده و سوال برانگیز گرفته تا روسای ضعیف، هنوز هم توانست اوقات خوشی را به من بدهد. این اولین تجربه من از طریق همه اینها بود، بنابراین شگفت زده شدم زیرا انتظارات من را از همه ستایش هایی که شنیده ام برآورده نمی کند، اما با این وجود، سعی می کنم تا حد امکان منصف باشم.

به نظر من بندر مناسب است. علی‌رغم مشکلات فنی مانند کات سین‌های بی‌صدا، بازی‌ها همچنان از نظر بصری خوب عمل می‌کنند و با نرخ ثابت 60 فریم بر ثانیه اجرا می‌شوند. بنابراین، برای این کار به تیم نینجا کمک کنید.

اکنون، در زیر شیرجه خواهم زد تا تجربیاتم را در مورد هر بازی مجموعه به اشتراک بگذارم.

NINJA GAIDEN 1 SIGMA:

اسکرین شات Ninja Gaiden Sigma 1

این بازی به اندازه بازی های SoulsBorne چالش برانگیز شناخته می شد و در این زمینه ناامید نشد. اما وقتی نوبت به جنبه های دیگر می رسد، آنقدرها هم خوب به نظر نمی رسد.

گیم پلی بازی بسیار سرگرم کننده بود، اطراف آن بسیار روان بود، ترکیب های زیادی برای استفاده و به خاطر سپردن وجود داشت و ابزارهای زیادی برای بهتر کردن مبارزه در اختیار خواهید داشت، در فصل اول بازی فقط سلاح پایه خود را خواهید داشت. ، تحمل همه اینها بسیار کسل کننده بود، اما زمانی که بازی واقعاً ارائه می دهد، تنها مشکل من دوربین بسیار ناخوشایند است که گاهی اوقات در باس فایت ها روی رئیس متمرکز می شود و در حالی که روی دیوار ایستاده اید تقریباً کور بودم، نداشتن سیستم قفل نیز برای مبارزه بسیار مشکل ساز بود، معمولاً در بازی های دیگر شما روی دشمن قفل می کردید و به حمله ادامه می دادید و اگر دشمن دیگری سعی می کرد از پشت ضربه بزند، آن را تغییر می دادید. برای مقابله قفل کن اما اینجا هیچ کدام از اینها وجود ندارد، گاهی اوقات ریو فقط به حمله به دشمنی که می‌خواهی حمله کند ادامه می‌دهد و وقتی می‌خواهی به هدف دیگری بروی، وقتی می‌خواهی به دشمن ضربه بزنی، فقط به دیوار می‌کوبی یا به زمین می‌کوبی. در زیر، و کنترل های منسوخ در ابتدا یک مشکل بودند، این مشکل بود خیلی عجیبه که بگذری اما بهش عادت میکنی

سلاح‌های این بازی عالی هستند، اگرچه در دنباله‌اش و در Devil May Cry فاقد تعویض سریع سلاح بود. آن را با دادن عمق زیاد به بسیاری از سلاح ها از طریق ارتقاء جبران می کند. شما می توانید از ترکیب های بیشتری برای هر سلاح استفاده کنید. اسلحه اصلی من شمشیر اژدها بود، زیرا ساده‌ترین سلاح برای ترکیب کردن در یک قطره ایزونا بود، که بهترین چیز در مورد بازی است، همه آنها برای استفاده عالی هستند و برای هر موقعیتی عالی هستند. به عنوان مثال می توان از Vigoorian Flail برای مقابله با ماهی های ارواح و جمجمه های بزرگ رئیس جمجمه بزرگ استفاده کرد.

در مورد کارفرمایان، آنها بسیار ناامیدکننده و بسیار بد هستند. برخی از این باس ها حتی در سبک این بازی هم نمی گنجند، بسیاری از باس های غول پیکری که نمی توان آنها را تکان داد، نمونه های خوبی هستند.

بسیاری از باس ها نیز بازیافت شده اند، مانند باس شاخک که شما 4 بار در بازی با آن مبارزه می کنید.

تنها 2 باس بزرگ دوم مبارزه دوکو و باس آخر بودند که هر دو احساس می کردند یک چالش واقعی هستند و در بازی بسیار مناسب هستند.

تنوع دشمن واقعاً در این مورد قابل توجه نیست. آنها کاملاً فراموش شدنی هستند، به جز دشمنان جنگجو در فصل 17، مبارزه با آنها بسیار سرگرم کننده است، اما فقط 3 مورد از آنها در بازی وجود دارد که مایه شرمساری است. بقیه دشمنان تقریباً متوسط ​​و معمولی هستند، اما هنوز هم برای مبارزه بسیار سرگرم کننده هستند، به جز ماهی های ارواح، و نینجاهای اژدهای سیاه بسیار ناعادلانه بودند، زیرا آنها فقط به شما حمله می کنند، و هر زمان که شما سعی می کنید به مقابله بپردازید، آنها را ادامه می دهند. پرتاب Exploding Kunai که آزاردهنده است، مخصوصاً بازی در نقش راشل که بسیار کند است و نمی تواند کارهای زیادی در برابر آنها انجام دهد به جز مقابله با حمله پرش و ارسال هرزنامه.

طراحی سطح عالی است، و شما را بسیار به یاد Resident Evil می‌اندازد، زیرا اتاق‌های زیادی برای بازگشت و بازگشت پس از دریافت آیتم‌ها یا کلیدهای خاص برای پیشرفت وجود دارد. به غیر از بخش های گدازه، هیچ یک از سطوح بد طراحی نشده بودند. پارکور هم عالی بود این واقعاً تمرکز زیادی بر روی دیوار دویدن برای رسیدن به مکان‌های خاص دارد، که بازی‌های کافی انجام نمی‌دهند.

یک مثال خوب از یک سطح عالی Tairon است. عالی است، شما از آن برای فصل های زیادی برای ریو و ریچل استفاده می کنید، و احساس می کنید هر کجا که بروید، در آن سطح خواهید بود، حتی اگر مشخصاً آن را با قطار در یک سطح رها کرده باشید، جهنم قطار همچنین دوباره به Tairon می رسد، بنابراین مهم نیست.

موسیقی بسیار خوب است، واقعاً با احساس بازی مطابقت دارد و برخی از باس ها فقط تم های خوبی برای گوش دادن در حین بازی دارند.

داستان خنده دار است و واقعاً هیچ چیز جالبی در آن وجود ندارد. این فقط داستان انتقام نینجا فانتزی معمولی شماست.

راستش را بخواهید، تنها چیزی که ممکن است برای شما سرمایه گذاری کند فصل های راشل هستند، اما همین. او همچنین شخصیت خسته کننده ای است، ریو نیز. او تقریباً یک بیگانه است که از مکالمات انسانی درک نمی کند.

داستان به طور کلی بسیار گیج کننده است. پیچش های داستان واقعاً شما را به این سوال می اندازد که "چرا؟" و شما در نهایت می خندید زیرا آنها واقعاً با آنها تلاش نکردند، به جز پایان، احتمالاً خنده دارترین پایان در تاریخ بازی، که تنها عامل رستگاری در داستان آن است.

حکم:

اسکرین شات دیگری از Ninja Gaiden Sigma 1

اگرچه معایب بازی مانند داستان و باس ها افتضاح هستند، اما با نقاط قوت بازی، یعنی طراحی سطح، موسیقی و مبارزه، که هر بار که دوباره آن را بازی می کنید بهتر می شود، قابل مقایسه نیست. به همین دلیل است که این بازی یک بازی آسان 7/10 است، بازی بسیار خوبی است، اما می توانست بهتر باشد.

NINJA GAIDEN 2 SIGMA:

اسکرین شات از Ninja Gaiden Master Collection

Ninja Gaiden 2 واقعاً مانند یک بازی کاملاً متفاوت نسبت به نسخه قبلی خود احساس می شود، مکانیک ها و سیستم های Ninja Gaiden 1 را عمیق تر می کند و بهبود می بخشد، اما در برخی از قسمت ها نیز شکست می خورد.

گیم پلی این بازی به جای تمرکز بر روی جذاب تر و سرگرم کننده تر کردن مبارزه، سختی و پیچیدگی 1 را کاهش می دهد، و اگرچه مبارزه بسیار راضی کننده است، اما شما را مانند Ninja Gaiden 1 به داخل نمی کشاند. نسخه اصلی God of War که سبک رزمی God of War را میخکوب نمی کند، اما بسیار سرگرم کننده است.

این بازی اصلا سخت نیست فلسفه این بازی این است که تعداد دشمنان بیشتر با سختی برابری می کند که این درست نیست. دشمنان در این بازی واقعاً فشار آور هستند و در پایان بازی آنقدر قوی خواهید شد که دیگر اهمیتی نخواهد داشت. برخی از آنها مانند یک مزاحم احساس خواهند شد. در واقع، من هرگز در طول بازی یک بار در حالت Acolyte نمردم، به لطف عرضه تقریبا بی‌نهایت آیتم‌های شفابخش شما از همه فروشگاه‌ها و تمام پولی که معمولاً در طول بازی به دست می‌آورید، و تمام ایستگاه‌های ذخیره که آیا شما را در این بازی شفا دهید، و تعداد زیادی از آنها در این بازی وجود دارد، می توانید یکی از آنها را پیدا کنید، و 5 دقیقه بعد، یکی دیگر را در همین نزدیکی پیدا خواهید کرد، اگر من این را می دانستم، مقداری از شفا را ذخیره می کردم. موارد.

در این بازی واقعاً هیچ مشکل اساسی مانند NG1 وجود ندارد، به غیر از حذف سیستم قفل که در این بازی اصلاً مشکلی نیست، من در مقایسه با آنچه در NG1 داشتم هرگز مشکل ردیابی نداشتم. به غیر از برخی از حملات پرشی که از دست دادم، اما آنها واقعاً مهم نیستند، این بازی واقعا بخشنده است.

سلاح های موجود در این کاملاً عالی هستند. یک گزینه سوئیچ سریع اسلحه در این بازی وجود دارد که غافلگیرکننده بود، اما در واقع فقط سلاح ها را سریعتر تغییر می داد. این توسعه دهنده های ترکیبی مانند DMC نبود، بازی در حین جابجایی نیز کمی مکث می کند، اما نباید یک توسعه دهنده ترکیبی باشد، بلکه بیشتر یک جابجایی سریع به سلاحی بود که با بهترین موقعیت مناسب است، اگر در یک موقعیت قرار دارید. پل و راهرو و دشمنان به سمت شما می دوند، Scythe را بیرون بکشید و حداکثر حمله سنگین خود را انجام دهید، اگر دشمنان زیادی به شما حمله کردند، به Enma تغییر دهید و حداکثر حمله سنگین خود را شارژ کنید، اگر زمان مبارزه با یک رئیس است. کارکنان را بیرون بکشید، همه آنها به این شکل کار می کنند، و هیچ یک از آنها نسبت به بقیه برای هر موقعیتی احساس قدرت نمی کنند.

ترکیب‌های این بازی بسیار درخشان‌تر هستند، و با لرزش کنترلر برای هر کار ممکنی که می‌توانید در بازی انجام دهید به جز راه رفتن، واقعاً آن را بسیار پویاتر می‌کند.

باس های این بازی بهتر از NG1 هستند. خودشه. آنها فقط بهتر از نمونه های NG1 هستند.

همه آنها متوسط ​​هستند، چیزی برای نوشتن در مورد آنها وجود ندارد، به جز Genshin، Volf، و رئیسان مجسمه. انصافاً مبارزه با آنها بسیار سرگرم کننده بود، در حالی که رؤسایی مانند الیزابت و زدونیوس فقط ناامید هستند.

در این بازی تعداد زیادی باس مورد استفاده مجدد وجود نداشت. با این حال، تعدادی نیز وجود داشتند، اما باس‌های مورد استفاده مجدد حداقل داستانی را به آن ضمیمه کرده بودند، که در آن Ninja Gaiden 1 فقط به خاطر نبرد رئیس دیگری آنجا بودند.

رئیس نهایی یکی از بدترین باس های نهایی است که تا به حال ساخته شده است. خنده دار است که آنها فکر می کردند که ساختن رئیس نهایی بازی فقط با تیر و کمان در یک بازی شمشیر جنگی نینجا، ایده خوبی بود، زیرا شما همچنین می توانید قفل رئیس را به همین راحتی بیهوش کنید و صادقانه بگویم هیچ مشکلی تا مرحله 2 وجود ندارد. است.

تنوع دشمن در اینجا خوب بود. آنها چالش برانگیز نبودند. با این حال، نمی توان به یک دشمن در بازی به عنوان یک تهدید نگاه کرد، زیرا تعداد زیادی از آنها به طور همزمان وجود دارند که نیازی به پیچیده بودن ندارند، اما انواع مختلفی از دشمنان وجود دارد، بسیاری از آنها منحصر به فرد هستند. حتی تمام پوسته‌های دشمن نینجا ترفندی دارند که نسخه‌های دیگر آن را ندارند.

طراحی سطح عقب‌نشینی سبک RE NG1 در NG2 حذف شد تا سطوح سبک خطی‌تری مانند Uncharted را ترجیح دهد.

فدا کردن طراحی سطح قدیمی به این معنی بود که از فرصت‌های پارکور هوشمند نمی‌توان برای یافتن مسیر جدیدی استفاده کرد، مانند کاری که نینجاها باید انجام دهند. در عوض، فقط به جلو ادامه می‌دهد، که واقعاً برای فانتزی نینجا که هدفشان بود، خوب کار نمی‌کند.

سطوح عالی به نظر می رسند، و بسیاری از فصل ها شما را در مکان های جدیدی مانند ژاپن، نیویورک، روسیه و غیره قرار می دهند. هنوز هم از نظر گرافیکی در این نسل پابرجاست.

موسیقی این بازی عالی است و من از اینکه بازی را به پایان رساندم و تصمیم گرفتم آن را بررسی کنم از اینکه چقدر خوب بود شگفت زده شدم. کسانی مانند Fighting Soul واقعاً خوب بودند.

داستان در این بازی بسیار ساده بود. خوب بود، هیچ چیز دیوانه کننده ای نبود، و به بدی 1 نبود. راستش چیزی برای شکایت زیاد از آن وجود ندارد، و کار خودش را کرد.

تماشای برخی از شخصیت‌ها نیز واقعاً سرگرم‌کننده بود، به‌ویژه شیطان‌های بزرگ مانند الکسیوس، که عاشق مجسمه آزادی است، ولف، شخصیت معمولی شما «می‌خواهم با مخالفان قوی مبارزه کنم»، ماربوس، که چنین نیست. مثل بقیه خوب است، و الیزبت، اما او چیز خاصی نیست.

شخصیت های دیگر بی ربط هستند. آنها فقط آنجا هستند، مهم نیستند، و ریو هنوز یک دیوار آجری است.

حکم:

اسکرین شات Ninja Gaiden Sigma 2

این بازی واقعا سرگرم کننده بود. مبارزه جالب بود اگرچه سختی نداشت، دشمنان باحال بودند، اما پیچیدگی نداشتند، طراحی سطح خوب بود، اما به خوبی 1 نبود، موسیقی خوب بود، باس ها متوسط ​​بودند، و داستان خوب بود. .

من به این بازی 6.5/10 می دهم، فقط در بسیاری از قسمت ها نمی تواند ارائه شود، اما هنوز هم بازی بسیار سرگرم کننده است، اما به اندازه ای نیست که بازی دوم را تضمین کند.

NINJA GAIDEN 3 RAZOR'S EDGE:

اسکرین شات Ninja Gaiden 3 Sigma

Ninja Gaiden 3 Razor's Edge یکی از بدترین بازی هایی است که تا به حال بازی کرده ام. اینکه چگونه کسی فکر می‌کرد این ایده خوبی است، فراتر از من است.
Ninja Gaiden 3 در مقایسه با 2 بازی دیگر رویکردی متمرکز بر داستان دارد. اگرچه داستان اینجا یکی از بدترین داستان هایی بود که تا به حال در یک بازی دیدم، اما پر از نکات داستانی گیج کننده، ظاهر شدن شخصیت های تصادفی است که حتی نباید منطقی باشد، و بازی بسیار تلاش می کند تا آن را احساسی کند. نمی تواند. گیم پلی در این بسیار ملایم است. واقعاً شبیه یک نسخه کاهش یافته از Ninja Gaiden 2 است.

می تواند لذت بخش باشد، اما در واقع چیز خاصی برای برجسته کردن آن ندارد. حالت Blood Rage زمانی که به اندازه کافی دشمنان را کشتید، جالب به نظر می رسید، اما واقعاً خسته کننده بود، زیرا آن را دریافت می کردید و چند نفر از دشمنان را کشتید، و از بین رفت.

ninpo در اینجا واقعاً بد پیاده‌سازی شد، اکنون به جای گوی‌های معمولی یک متر برای پر کردن دارد تا به شما بگوید یکی قابل استفاده است، و فقط نیمی از آنچه Ninja Gaiden 2 داشت وجود دارد. این یک مکانیک داشت که هر بار که از آن استفاده می‌کنید برای مهم‌تر کردن آن شما را شفا می‌دهد، اما واقعاً آن را به تنها راه قابل اطمینان برای درمان تبدیل می‌کند که هیچ آیتم درمانی در این زمینه ندارد، مهارتی برای شفا دادن خودتان وجود دارد، اما عملاً این کار وجود دارد. بی فایده است زیرا بسیاری از دشمنان می توانند آن را در یک مبارزه لغو کنند.

در مورد Skills باید بگوییم که در این بازی مهارت‌های بازشدنی وجود دارد که فقط به حداکثر سلامتی، برخی مهارت‌های اولیه، ارتقاء سلاح، ارتقاء ninpo و لباس‌ها می‌رسد. واقعاً نیازی نبود آنجا باشد و افتضاح بود. منظورم این است که چرا باید امتیازات را روی Air Slash خرج کنم در حالی که در بازی های دیگر این چیزی است که شما به طور پیش فرض دارید.

نکته آخر من تمرکز داستانی بازی و تاثیرگذاری روی گیم پلی است، بخش های خاصی وجود دارد که ریو به دلیل نفرین باید آهسته راه برود و گاهی اوقات سرعت بازی را خراب می کند، اما این فقط برای داستان بود. نکته اصلی قبل از آنها بود، و آن Arena نفرین بود، جایی که شما با تعداد زیادی از دشمنان در یک محدودیت زمانی مبارزه می کنید. انصافاً بسیار سرگرم کننده بود، اما باز هم هیچ دلیلی برای حضور آن وجود نداشت جز اینکه طول بازی را افزایش دهد.

سلاح های این بازی افتضاح هستند. و منطقی است زیرا Ninja Gaiden 3 اصلی فقط یک شمشیر داشت. آنها چیزهایی مانند پنجه، عصا، داس و شمشیر دوتایی را در این بازی اضافه کردند تا «محتوای بیشتری» اضافه کنند، اما به وضوح قابل مشاهده است که این بازی برای آنها طراحی نشده است. پنجه ها خیلی سریع هستند، داس برد بسیار زیادی دارد، عصا بی فایده است، و شمشیرهای دوتایی خوب هستند، و انصافاً بازی با شمشیر احساس بهتری داشت. بیشتر نبرد روی آن متمرکز بود. اما تنوع هنوز وجود داشت.

رئیس‌های اینجا، یا نبود آن‌ها، بدترین‌های این مجموعه هستند. حدود 6 باس تکراری وجود دارد، 1 باس بعداً به عنوان QTE استفاده شد، 2 باس بسیار بد بودند، 1 رئیس باحال که به وضوح از God of War الهام گرفته بود، و رئیس نهایی همه چیزهایی بود که می توانید از آنها متنفر باشید، QTE ها، اوباش، و لیست ادامه دارد

Enemy Variety تکراری بود، با همان سربازان در بیشتر بازی مبارزه می‌کردند، اما انصافاً آنقدرها هم بد نیست، فقط آن‌ها هم خوب نیستند، تنها 2 دشمن واقعی جدید که Chimera Brute و Snake هستند، خوب بودند. ، اما آنها واقعا چیز خاصی نیستند.

طراحی سطح بسیار بد بود، حداقل در Ninja Gaiden 2. برخی از سطوح پس از تغییر خطی عالی بود، اما در اینجا آن را کاهش نمی دهد. همه آنها کاملاً عمومی هستند و چیز خاصی در آنها وجود ندارد. بدون شخصیت بدون بصری بدون استعداد. کاملا افتضاح

موسیقی این بازی مناسب است، به خوبی Ninja Gaiden 2 نیست، اما اشکالی ندارد، برخی مانند Showdown خوب بودند، اما واقعاً مطابق با موسیقی بازی دیگر نیست.

داستان این بازی به قدری باورنکردنی بد است که تقریباً نمی خواستم این بررسی را تمام کنم. چگونه این بازی می تواند روی داستانی مانند این تمرکز کند که در بهترین حالت مانند یک فن تخیلی است و Ninja Gaiden 2 که بهترین داستان را نداشت، اما بهتر از 1 بود و مطمئناً بهتر از این بود، با این حال مثل این بازی روی آن تمرکز نکرد.

منظورم این است که شما از زمانی که Ryu Archfiend و صاحبان تیره اژدها را می‌کشد، شروع به داشتن یک رابطه نزدیک با یک دختر کوچک کرده‌اید، که کاملاً کار نمی‌کند.

پایان در این بازی بسیار ناامید کننده بود، کل بازی فقط سعی می کند ایده خود را در مورد نفرین ریو و آنچه برای او معنی دارد را نشان دهد که پایان آن همه چیز را پرتاب می کند و احساس می کند سزاوار آن نیست.

حکم:
اسکرین شات 3 Ninja Gaiden 2 Sigma

من چیز زیادی برای گفتن در مورد این بازی ندارم، این یکی از بدترین بازی هایی است که تا به حال بازی کرده ام، و علیرغم مبارزه ای که لحظاتی سرگرم کننده را برای من فراهم می کند، همه چیز در اینجا کاملاً وحشتناک است و نسبت به 2 بازی اول کاهش بسیار زیادی دارد. . من با 4.5/10 خواهم رفت. و خوشحالم که Ninja Gaiden 3 اصلی نبود، زیرا چیزی جز چیزهای بدی در مورد آن نشنیده ام. پس چه کسی می داند که آن را به کجا فرود آمده است.

حکم جمع آوری:

این بازی ها سرگرم کننده و از نظر فنی مناسب بودند (منهای برخی سکته های صوتی عجیب و غریب که گفتم) و حتی با مشکلات بازی سوم می توانید از آن لذت ببرید و لازم نیست برای دو بازی دیگر گفته شود.

حتی با وجود اینکه روسا در بهترین حالت متوسط ​​و در بدترین حالت زباله هستند، هنوز کار می کنند، هنوز برای برخی از آنها لذتی وجود دارد.

امتیاز کل مجموعه ها 6/10 خواهد بود. آنها در بیشتر موارد دارای گیم پلی عالی هستند، اما هر چیز دیگری به طور مداوم برای تضمین امتیاز بهتر ارائه نمی شود، و اگر 3 وجود نداشت، ممکن بود این مجموعه بازی پیشنهادی تری باشد.

امیدواریم که اگر Ninja Gaiden 4 هرگز اتفاق بیفتد و کارگردان Nioh 2 بخواهد اتفاق بیفتد، بتواند از اشتباهات گذشته درس بگیرد و همه چیز را به همان کیفیت بازی های فعلی Team Ninja ارتقا دهد.

6/10

آنکیت گابا

سردبیر مسیر بازی
طرفدار بزرگ بازی های اکشن RPG، لایک های سرکش، بازی های FPS و شبیه سازها.

مقاله اصلی

گسترش عشق
بیشتر نشان بده، اطلاعات بیشتر

مقالات مرتبط

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

بازگشت به دکمه بالا