XBOX

Assassin's Creed: Through the Lens of Misogyny

 

اول کیش یک آدمکش این بازی در سال 2007 منتشر شد و از آن زمان تاکنون این فرنچایز جزء اصلی کتابخانه یوبی سافت بوده است. این یکی از پرفروش‌ترین فرنچایزهای بازی‌های ویدیویی در تمام دوران است، با فروش بیش از 140 میلیون واحد تا سپتامبر 2019، و ورودی بعدی قرار است در نوامبر 2020 منتشر شود. این بازی‌ها تمرکز زیادی بر فرار دارند و دوره‌ها و موقعیت‌های مختلف را بررسی می‌کنند، از مزدور شدن در یونان باستان تا یک قاتل بومی آمریکایی در جریان تحولات انقلاب آمریکا. متأسفانه، یکی از موقعیت‌هایی که فرنچایز تاکنون برای تجربه کردن آن مردد بوده است، این است که یک قاتل زن باشد.

تا به امروز، تنها چهار بازی از 23 بازی این مجموعه دارای قهرمانان زن هستند و تنها دو مورد از آن ها از 12 بازی اصلی این مجموعه هستند. مطابق با اخبار اخیر در مورد یوبی سافتبا این حال، به نظر می رسد دلیل مشخصی برای فقدان نمایندگی وجود دارد، که شامل فرهنگ محل کار است که توسط زن ستیزی در پشت صحنه تقویت شده است.

با در نظر گرفتن این موضوع، ما می‌خواستیم برخی از شخصیت‌های اصلی زن این مجموعه را دوباره بررسی کنیم و ببینیم که این ذهنیت چه تأثیری بر روی آن‌ها داشته است و چگونه زن‌ستیزی در زندگی واقعی می‌تواند از طریق صفحه نمایش جاری شود. پس بیا قدم بزنیم

لوسی استیلمن - عروسک خیمه شب بازی همه

لوسی استیلمن، با بازی کریستن بل عالی، اولین شخصیت زن مهمی است که در این سری با او آشنا شدیم و در بازی های اول و دوم و همچنین برادری. او فناوری آزمایشگاهی است که با دکتر وارن ویدیک روی دزموند مایلز کار می کند، و کسی که در واقع دانش فنی لازم برای کار با Animus و فرستادن دزموند به گذشته را دارد. در ابتدا، او به‌عنوان زنی با اعتماد به نفس و متشکل به تصویر کشیده می‌شود که در مقابل ویدیچ می‌ایستد، زمانی که دزموند می‌خواهد آزمایش‌های خطرناک‌تری را انجام دهد، و به عنوان یک متحد بالقوه دلسوز برای دزموند در تلاشش برای خروج از آبسترگو شناخته می‌شود.

متأسفانه این شخصیت پردازی خیلی سریع از بین می رود. در طول بازی اول، ما به تاریخچه لوسی به عنوان یک دانشجوی دکترای سابق که به دلیل ماهیت مضحک مطالعاتش در زمینه علوم اعصاب شناختی در لیست سیاه همه مؤسسات دانشگاهی قرار گرفته بود، می پردازیم. او سپس برای کار در Abstergo Industries، تنها جایی که او را استخدام می کرد، رفت و چندین سال در پروژه Animus کار کرد تا اینکه آنها سعی کردند او را بکشند. ویدیک جان او را نجات داد و از آن زمان برای او کار می کند، زندانی بدهی خود.

Techraptor Assassins creed

این افشاگری، اختیار و اختیار لوسی را ربود و او را صرفاً یک عروسک خیمه شب بازی با مدرک تحصیلات عالی ساخت، نه زنی که انتخاب‌ها و تصمیمات خود را می‌پذیرد. از منظر روایی، همه اینها برای پیشبرد داستان دزموند انجام شد - او به یک متحد دلسوز در Abstergo نیاز داشت، و از آنجایی که مطمئناً Vidic نبود، بازی تصمیم گرفت با لوسی پیش برود.

In Assassin's Creed IIلوسی دزموند را از مرکز خارج می‌کند و او را نزد متحدانش در Assassin's Order می‌برد تا خاطرات ژنتیکی خود را دوباره زنده کند و به شکار قطعات عدن ادامه دهد. در حالی که فرار لوسی و دزموند از Abstergo جالب است، اما فهمیدن اینکه او برای Assassins کار می کند، لایه دیگری از بازی عروسکی را به شخصیت او اضافه می کند. او حتی تحصیلات خود را در علوم اعصاب شروع نکرد زیرا می خواست. او آنها را شروع کرد تا عمداً به Abstergo نفوذ کند، زیرا به او مأموریت داده شده بود که این کار را انجام دهد.

برادری آخرین بازی‌ای است که لوسی در آن ظاهر می‌شود و شاید فاجعه‌بارترین نمونه از رفتار بد با شخصیت او باشد. بازی از ورودی‌های قبلی برمی‌گردد و تصمیم می‌گیرد او را به دزموند علاقه‌مند کند، با خطوط گفت‌وگوی عشوه‌آمیز و پیشنهادی بین آن دو که ظاهراً از هوا بیرون می‌آیند. و این تقریباً نقش اوست تا زمانی که توسط قطعه ای از عدن در جای خود منجمد می شود و توسط دزموند ناخواسته به شکم می فشارد تا قوس شخصیتی خود را بیشتر کند.

پس از مرگ او، دزموند متوجه می شود که او مخفیانه به فرمان تمپلارها فرار کرده است، به همین دلیل است که قطعه عدن خواهان مرگ او بود و او تمام مدت با ویدیک کار می کرد. این افشاگری پس از مرگ، لوسی را از آخرین چیزهایی که به‌عنوان یک شخصیت به جا گذاشته بود، ربود و او را به‌عنوان ابزاری با دیالوگ‌های مورد استفاده برای پیشبرد داستان دزموند رها کرد. این آشکارسازی نه تنها او را از توضیح دادن خود یا انگیزه‌هایش باز می‌دارد، بلکه از هرگونه رستگاری احتمالی جلوگیری می‌کند و تمام شجاعت‌هایی را که در سه بازی اول نشان داده بود، نفی می‌کند.

در طول تنها سه بازی، لوسی از یک دانشمند همسطح و قاطع به کارهای بی‌انگیزه‌ای تبدیل می‌شود، زیرا دزموند نیاز داشت در مکان‌های مناسب به حرکت درآورد. این حتی بحث پیاده روی تحقیرآمیز و عجیب و غریب "تک زدن لب به لب" یا سرویس هواداران با پیراهن کوتاه و شلوار جین تنگ در مدل شخصیت او نیست. هرگز به او این فرصت داده نشد که واقعاً شخصیت خودش یا شخص خودش باشد. در عوض از او به عنوان ابزاری توسط مردان برجسته زندگی اش، هم تمپلارها و هم قاتلان استفاده می شد. این موضوع شباهت‌هایی با بسیاری از اتهامات وارده به مدیران یوبی‌سافت دارد که زنان واقعی را که با آنها کار می‌کردند دستکاری و بدرفتاری می‌کردند.

حال، اگر شخصیت‌های زن برجسته دیگری در زندگی دزموند وجود داشته‌اند یا شخصیت‌های برجسته‌تری در زندگی اجدادش وجود داشته‌اند، می‌توانید این موضوع را تا حد شخصیت‌پردازی ضعیف و از دست دادن نشانه‌ای از کاراکتر بیان کنید. با این حال، متأسفانه لوسی اولین نمونه از یک الگوی قدیمی است.

Evie Frye and Kassandra – The Shadow Twin and Misthios Misthios

بازاریابی یکی از مهمترین ابزارهایی است که یک شرکت در اختیار دارد. می‌تواند یک بازی را بسازد یا شکست دهد، و بازاریابی خوب می‌تواند یک پروژه را با وجود متوسط ​​بودن، مستقیماً به بالای فهرست پرفروش‌ها برساند، در حالی که بازاریابی پایین‌تر می‌تواند آن را به یک جواهر پنهان بسیار دوست‌داشتنی و در عین حال کمتر شناخته شده تبدیل کند. تریلرها، باکس آرت‌ها، مصاحبه‌ها و دموها همگی می‌توانند انتظارات از پیش تعیین‌شده یک بازیکن را مدت‌ها قبل از انتشار بازی شکل دهند. بخشی از اتهامات اخیر که علیه یوبی سافت منتشر شده است، به طور خاص به زن ستیزی بخش بازاریابی اشاره کرده است، بنابراین بیایید ببینیم این سری با دو تن از برجسته ترین زنان خود چگونه رفتار می کند: Evie Frye و Kassandra.

زمانی که فرنچایز به آن رسید Assassin's Creed: Syndicate، در حال پرچم گذاری بود. نسخه‌های سالانه و اسپین‌آف‌های بیشتر از آن‌هایی که می‌توانید به آن دست تکان دهید، تأثیر خود را گذاشته است، و جای تعجب نیست سندیکا آخرین بازی اصلی برای دو سال بود، به خصوص با توجه به راه اندازی فاجعه بار وحدت فقط 11 ماه قبل سندیکا برای همه مقاصد، دوتاگونیست‌ها، جاکوب و ایوی فرای، به ایفای نقش پرداختند. با این حال، با نگاه کردن به Ubisoft هرگز متوجه این موضوع نخواهید شد مواد اولیه بازاریابی، نمایش E3 آنها، یا کاور آرت بازی، که در همه آنها Jacob به عنوان تنها قهرمان داستان برجسته است. در واقع، اولین اطلاع از ایوی به عنوان قهرمان داستان از آنجا بود چندین ماه زودتر نشت می کند، زمانی که بازی در ابتدا به عنوان صورتحساب بود Assassin's Creed: Victory.

طبق گزارش های اخیر، جیکوب و ایوی هر دو قرار بود در ابتدا بالاترین صورت حساب را بگیرند. این منطقی است، از آنجایی که ... بازی اینگونه است. شما به عنوان هر دوی آنها ماموریت ها را انجام می دهید، هر دو زمان زیادی از صفحه نمایش دارند و کاملاً واضح است که آنها به صورت یک جفت طراحی شده اند. ایوی مسئول است، جیکوب بی پروا است، و آنها به خوبی یکدیگر را متعادل می کنند و از قوس های شخصیتی یکدیگر حمایت می کنند. ایوی یاد می گیرد که انعطاف پذیرتر باشد در حالی که جیکوب (نوعی) می آموزد که محتاط تر باشد.

با این حال، با توجه به بخش بازاریابی یوبی سافت و مدیر ارشد خلاق، سرژ هاسکوئت، زنان بازی نمی‌فروشند. بنابراین Evie در عوض به عنوان یک شخصیت کمکی برای داستان Jacob برای بیشتر بازاریابی بازی، به ویژه آنچه که بر باند خیابانی Assassins، The Rooks تمرکز دارد، در نظر گرفته شد. از یک طرف، باند ایده و اشتیاق جیکوب در بازی است، اما از طرف دیگر، ایوی نیز به شدت درگیر است.

اما هی، حداقل ایوی در DLC بازی می کند! این نماینده عالی است، درست است؟ نه، نه اینطور نیست. یوبی‌سافت فکر نمی‌کرد که ایوی یا هیچ زنی آنقدر قوی باشد که بتواند نیمی از بازاریابی بازی اصلی را به دوش بکشد، و داشتن ستاره او در DLC معادل چسباندن یک باند روی زخم چاقو است. فقط به این دلیل که "تو تلاش کردی" این واقعیت را توجیه نمی کند که آنها در وهله اول او را از بازاریابی بازی اصلی حذف کردند. در غیر این صورت، توهین به جراحت می‌افزاید.

سریع به جلو سه سال از Assassin's Creed: Syndicate به ادیسه. این بازی که در یونان باستان، 461 قبل از میلاد اتفاق می‌افتد، به شما امکان انتخاب شخصیت‌های Kassandra و Alexios را می‌دهد. داستان در هر صورت یکسان پیش می‌رود و کسی که انتخاب نشده است نقش خواهر و برادر را در داستان بازی بر عهده بگیرد. متأسفانه، کاساندرا به همان مانع بخش بازاریابی می افتد که او را از تریلرهای اولیه حذف می کند، درست مانند ایوی.

کاساندرا نیز کاملاً در باکس آرت بازی غایب است، که شامل الکسیوس یا قهرمانی است که جنسیت آنها عمداً با زره پوشانده شده است و کلاه ایمنی اسپارتان را پوشانده است. انگار این کافی نبود، مجسمه ای که با برخی از نسخه های سطح بالاتر بازی ارائه می شود، در کمال تعجب، به جای کاساندرا، الکسیوس را نشان می دهد. چه چیزی این را احتمالاً فاحش تر از این می کند سندیکا این است که بعداً توسط نسخه رسمی بازی و گزارش‌های بعدی در مورد Ubisoft تأیید شد که Kassandra قهرمان اصلی این بازی بود و در ابتدا قصد داشت تنها قهرمان داستان باشد.

یوبی‌سافت با یک ضربه مهیب، فمینیستی‌ترین و به همان اندازه معرف بازی‌ای را که انجام داده است، می‌گیرد و آن را سرگردان می‌کند. دیگر الکسیوس و کاساندرا انتخاب های برابر برای مخاطبان گسترده نیستند. اکنون کاساندرا شخصیت آنقدر قوی نیست که بتواند یک بازی را به تنهایی حمل کند، و الکسیوس راهی برای تشویق زن ستیزانی است که در یوبی سافت کار می کنند.

با این حال، حضور کاساندرا و اشتراک‌گذاری انیمیشن‌های او و الکسیوس تأیید می‌کند که آن‌ها می‌توانند برخلاف آنچه که گفته می‌شود، زنان را بدون «دوباره کار» متحرک کنند. مدیر فنی جیمز ترین اظهار داشت وقتی طرفداران در مورد کمبود شخصیت های بازیکن زن صحبت کردند وحدت در سال 2015. اگرچه بخشی از اخراج های اخیر نیست، اما Therien صفحه لینکدین تایید می کند او از سال 2017 دیگر در یوبی سافت کار نمی کند. در آینده نزدیک، اضافه شدن دیرهنگام الکسیوس به ادیسه نشان می دهد که آنها تمایلی به انجام کارهای اضافی برای اضافه کردن زنان به آن نداشتند وحدت، همانطور که ادعا می کنند ناتوان نیست.

در حالی که داشتن گزینه کاساندرا به عنوان قهرمان زن یک پله بالاتر از وضعیت دوتاگونیست پنهان ایوی و فاصله زیادی با استفاده از لوسی به عنوان ابزاری برای دزموند است، از برخی جهات هنوز در همان لیگ است. تا زمانی که این انتخاب های خلاقانه با انگیزه و مانع زن ستیزی باشد، هم شخصیت های مرد و هم شخصیت های زن در سریال نخواهند توانست به پتانسیل کامل خود دست یابند.

نگاه کردن به کیش یک آدمکش این سری، اکنون با دانستن آنچه در پشت صحنه تیم توسعه می‌گذرد، الگوی آن حتی واضح‌تر از قبل می‌شود. مدتی است که مشخص شده است که سریال کمتر از زنان نمایندگی می کند، حتی در حالی که ادعا می کند که نماینده مردم با هر پیشینه ای است. از اول کیش یک آدمکش، هر بازی در ابتدای آن اعلامیه ای دارد که می گوید چگونه توسط "یک تیم چند فرهنگی از ادیان و باورهای مذهبی مختلف" ایجاد شده است. سندیکا، علاوه بر شفت کردن ایوی، پیام را اصلاح کرد به، "یک تیم چند فرهنگی از باورهای مختلف، گرایش های جنسی و هویت های جنسیتی."

اکنون این بیانیه ها توخالی و تمسخر آمیز به نظر می رسند. یوبی سافت ممکن است از شر بزرگترین متخلفان خود خلاص شده باشد، اما این نوع فرهنگ می تواند در یک محیط کار خلاقانه تثبیت شود. آنها هنوز راه درازی در پیش دارند تا در واقع با زنان با احترام رفتار کنند، چه واقعی و چه تخیلی. در حالی که احتمالاً شاهد تغییرات زیادی در آینده نخواهیم بود سالن پذیرایی خدای اودیناز آنجایی که در حال حاضر در مراحل توسعه بسیار دور است، می‌توانیم به آینده این فرنچایز نگاه کنیم و امیدوارم شاهد حضور بیشتر و بهتر زنان باشیم.

مقاله اصلی

گسترش عشق
بیشتر نشان بده، اطلاعات بیشتر

مقالات مرتبط

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

بازگشت به دکمه بالا