نینتندو سوییچ جدید (مدل OLED) همان چیزی است که نینتندو سوییچ باید از همان ابتدا شبیه باشد. من حتی در مورد تغییرات خاص از داشتن صفحه نمایش OLED بزرگتر برای پخش یا داشتن پورت اترنت داخلی در داک صحبت نمی کنم. داشتن هر دوی آنها برای گیمرهای مختلف خوب است، اما در واقع Switch OLED به طور کلی محصولی بسیار زیباتر و پیشرفته تر است.
در حالی که Joy-Con که در ریلهای راهنما در دو طرف سوئیچ OLED قرار میگیرد، از نظر شکل و عملکرد یکسان هستند (فقط در رنگ سفید مایل به زیبای جدید)، تبلت اصلی کنسول تقریباً به طور کامل اصلاح شده است. مطمئنا، این یک تقریبا اسلب سیاه به اندازه یکسان است، اما می توانید بگویید که نینتندو تا چه حد عمیقاً تقریباً همه عناصر طراحی خود را مورد بازنگری و مهندسی مجدد قرار داده است. صفحه نمایش OLED 7 اینچی به وضوح در روی کنسول بسیار بزرگتر است، قاب سیاه اطراف پنل اصلی 6.2 اینچی را کاهش می دهد و اکنون توسط یک بخش بسیار باریک تر از پلاستیک براق احاطه شده است.
در اطراف پشت، پایه پایه تمام عرض کنسول را میچرخاند و میتواند در هر زاویهای که دوست دارید تا حدود 160 درجه تنظیم شود و با یک جفت لولای بسیار محکم که فضای قابلتوجهی را در بدنه اصلی کنسول اشغال میکند. این بدان معناست که ورودی های هوا اکنون باید در امتداد لبه پایینی کنسول قرار بگیرند. دریچه فن در بالا دارای یک گریل قرص مانند کوچکتر است سوئیچ مطلب، در مقایسه با سوراخ شکافی که طرح اصلی به هیت سینک داده بود. پیچ و تاب و ترک خوردن این دریچه بسیار بیشتر طول می کشد، به خصوص با چیپست سوئیچ با قدرت پایین تر که همه کنسول ها از سال 2019 داشته اند. یکی از موارد عجیب این است که یک جفت بند لاستیکی که کنسول را از روی سطح بلند می کند، اما به راحتی می تواند زیر آن قرار گیرد. انگشتان خود را هنگام بازی دستی
ترفندها و تغییرات مشابهی در داک انجام شده است. باز هم، هنوز هم طراحی تقریباً یکسانی با طرح اصلی دارد (اما باز هم اکنون مایل به سفید است)، اما گوشههای آن گرد شده است، پلاستیک داخلی اکنون صاف و براق است، بنابراین نیازی به نگرانی در مورد لبههای پلاستیکی سخت نخواهید داشت. صفحه جدید خود را خراش دهید، و پانل پشتی را می توان به جای قرار گرفتن بر روی یک لولا، به طور کامل جدا کرد. این همچنین نشان می دهد که پورت USB 3.0 قدیمی با یک درگاه اترنت جایگزین شده است. مطمئناً، شما یک پورت سوم را برای شارژ یا اتصال کنترلرهای سیمی از دست می دهید، اما استفاده بی نظیر در اینجا مطمئناً برای دانگل های اترنت برای اتصالات اینترنتی قابل اطمینان تر بوده است. این نقطه دقیقاً همانطور که انتظار میرود کار میکند، و تضمین میکند که بهترین سرعتها را هم در مدلهای جدید و هم در مدلهای قدیمی سوئیچ دریافت میکنم، زمانی که وایفای میتواند به راحتی به محدوده بسیار کندتر 2.4 گیگاهرتز در روتر دو بانده کاهش یابد.
اما اگر این مدل جدید سوییچ را میخرید، به یک دلیل و به تنهایی این کار را انجام میدهید: صفحه نمایش OLED. با روشن کردن آن برای اولین بار، صفحه نمایش بلافاصله پرتر می شود و هر چیزی که روی آن مشاهده می کنید رنگارنگ تر و اشباع تر می شود. سبزها سبزتر هستند، قرمزها قرمزتر، آبیها... خوب، متوجه شدید. هر چیزی که روی آن پخش میکنید بهگونهای «پاپ» میشود که مغز را خشنود میکند. به همین دلیل است که تلویزیونها دارای یک حالت نمایشگاه اختصاصی هستند تا سعی کنند تا چه حد میتوانند برای شما پر جنب و جوش و درخشان باشند.
گاهی اوقات بسیار زیاد است، به خصوص اگر روشنایی را افزایش دهید، و خواندن چیزهایی مانند نوار کناری نارنجی eShop در واقع به دلیل حداقل کنتراست با کلمات نوشته شده روی آن دشوارتر می شود. امیدوارم راهی وجود داشته باشد که توسعه دهندگان بتوانند به طور خاص صفحه نمایش Switch OLED را برای کار با چنین موارد لبه هدف قرار دهند، اما 99٪ مواقع صفحه نمایش جدید فقط یک لذت برای بازی کردن است. بازیهای نینتندو در کنسولهای خود پیشتاز هستند، و همچنان در اینجا فوقالعاده به نظر میرسند، مانند تلاشهای مستقلی که برای خوب به نظر رسیدن نیازی به قدرت خام ندارند.
نکته این است که، خارج از اندازه صفحه نمایش، اشباع رنگ و تناسب و روکش کنسول، تجربه متفاوتی در Switch OLED دریافت نمی کنید. این کنسول قویتر نیست، بنابراین بازیهایی که در چند سال گذشته ضعفهای کنسول را آشکار کردهاند، دقیقاً همین کار را در اینجا انجام میدهند... فقط بازیهایی که با وضوح زیر 720p مانند Wolfenstein II: The New Colossus یا Apex Legends اجرا میشوند، بسیار طولانی هستند. کمی بزرگتر روی صفحه دستگاه با گذشت چهار سال از عمر کنسول، ارزش ذاتی این نوع بازنگری سخت افزار کاهش می یابد.
در حالی که صفحه نمایش به وضوح لذت بخش است، می توانم صادقانه بگویم که برداشتن سوئیچ اصلی 2017 باعث نشد که از این تفاوت شوکه شده از صندلی ام بیفتم. شاید ناخودآگاه کنسول را کمی نزدیکتر به صورتم یا Switch OLED دورتر نگه داشتهام، اما همچنین کسی هستم که میتوانم بدون پلک زدن روی Switch Lite بازی را بلند کرده و با خوشحالی تعویض کنم. مسافت پیموده شده شما به طور طبیعی متفاوت خواهد بود. در مقایسه مستقیم بین این دو به عقب و جلو می رویم، سوئیچ اصلی مطمئناً از نظر رنگی بسیار بی صداتر است و کادربندی قابل توجه تری در اطراف صفحه نمایش وجود دارد، اما اگر این دو را در کنار هم نداشته باشید؟ شما نمی توانید چیزی را که ندارید از دست بدهید.