سری Rune Factory از زمانی که اولین بار در سال 2006 عرضه شد، توانست با تجربه گیم پلی خود که ترکیبی از ویژگی های بازی های شبیه سازی مانند آنچه در سری Harvest Moon دیده می شود و مکانیک بازی های نقش آفرینی اکشن، از رقبا متمایز شود. ترکیبی که به طرز عجیبی منسجم به نظر می رسد، حتی با قطع ارتباط واضح بین فوریت تلاش اصلی و زندگی آرام مزرعه، هر ورودی در این مجموعه، بازیکن را به سمت سوق می دهد.
Rune Factory 5 از این نظر هیچ تفاوتی با نسخه های قبلی خود ندارد، زیرا یک بار دیگر بازیکنان باید زمان خود را در بازی بین تکمیل ماموریت اصلی، نجات ریگبارث از یک فاجعه وحشتناک و رشد محصولات کشاورزی و تعامل با روستاییان تقسیم کنند. و لذت بردن از یک زندگی ساده و در عین حال پربار. و در حالی که تقریباً تمام جنبه های تجربه کلاسیک Rune Factory اصلاح و بهبود یافته است، این واقعاً تمام چیزی است که ورودی جدید در این سری ارائه می دهد.
در Rune Factory 5، بازیکنان کنترل پسر یا دختری بی نام را به دست میگیرند که در نهایت به شهر مرزی Rigbarth میآیند بدون اینکه به یاد داشته باشند چگونه به آنجا رسیدهاند. با نجات یک دختر جوان از دست چند هیولا، قهرمان یا قهرمان ما به سازمان صلح بان SEED دعوت می شود و یکی از محیط بانانی می شود که از دهکده در برابر هیولاهایی که در اطراف آن ظاهر می شوند محافظت می کند. در نهایت، محیط بان می آید تا در مورد رویدادهای اسرارآمیزی که بر رونزها و در نتیجه تعادل بین انسانیت و طبیعت تأثیر می گذارد، مطلع شود و مستقیماً درگیر مبارزه برای آینده بشریت می شود.
داستان Rune Factory 5 جای نوشتن ندارد، زیرا تا حدودی قابل پیش بینی است و کمی از گیم پلی واقعی جدا شده است. با توجه به اینکه بازیکن میتواند با توجه به اینکه بازیکن میتواند تلاش اصلی را برای هر تعداد روزهای درون بازی نادیده بگیرد، احساس واضحی از فوریت وجود دارد که به خوبی در گیم پلی بازی منعکس نمیشود. مشکلات آنها، که ممکن است برای آنها مهم باشد، اما قطعا نه برای کل جهان، بدون هیچ گونه پیامدی. این قطع ارتباط همیشه در این سری وجود داشت، اما در Rune Factory 5 بسیار بیشتر به چشم می خورد. این واقعیت که اکثر شخصیتها بسیار جالب هستند، علیرغم اینکه کمی تحسین برانگیز هستند، این وضعیت را کمی بدتر میکند، زیرا بارها در طول ماجراجویی، من بیشتر به تعمیق رابطهام با برخی از ساکنان ریگبارث علاقه داشتهام. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وقایع مرموز در اطراف شهر مرزی به میدان می رویم. بازیگران نیز بسیار متنوع هستند و وجود ازدواج همجنسگرایان یک امتیاز قطعی است که گزینههای نقشآفرینی بیشتری را به بازیکن میدهد، که همیشه مورد استقبال قرار میگیرد.
در حالی که به طور کلی باید چیز بدی باشد، قطع ارتباط بین داستان Rune Factory 5 و گیم پلی، در نهایت چیز بدی نیست، زیرا نشان می دهد که گیم پلی چقدر می تواند جذاب باشد. مانند بازیهای قبلی، Rune Factory 5 عناصر سری Harvest Moon و بازیهای نقشآفرینی اکشن را با هم ترکیب میکند و این کار را به روشی بسیار خوب انجام میدهد و بسیاری از خستگیهای موجود در بازیهای شبیهسازی را برای تجربهای سریعتر از بین میبرد. به عنوان مثال، محصولات فقط در چند روز رشد می کنند، بنابراین شما مجبور نیستید روزها روز از آنها مراقبت کنید، با این خطر که یک بار آبیاری آنها را فراموش کنید و کار سخت خود را به دلیل یک اشتباه ساده خراب کنید. تمیز کردن زمین، شخم زدن خاک، و آبیاری محصولات همگی بسیار شهودی هستند، بنابراین زمان زیادی طول نمی کشد تا کارها شروع شود و به حلقه جذاب بازی کشیده شود. مکانیکهای بیشتری در طول زمان باز میشوند، بنابراین با ادامه ماجرا، همه چیز کمی پیچیدهتر میشود، اما درک آنها همچنان بسیار ساده است. با جمعآوری ویژگیهای شبیهسازی، Rune Factory 5 همچنین دارای جشنوارههای فصلی است که دارای مینیبازیهایی است که به بازیکنان اجازه میدهد در صورت عملکرد خوب در آنها، جوایز ویژهای کسب کنند.
وقتی صحبت از مکانیک بازی های نقش آفرینی به میان می آید، Rune Factory 5 کمتر از ورودی های قبلی این سری احساس نمی کند، اگرچه سطح دشواری به طور کلی پایین بازی واقعاً انگیزه ای برای بازیکنان برای کشف بیشتر آنها ایجاد نمی کند. در شروع بازی، قهرمان یا قهرمان در انجام هیچ کاری خوب نیست، اما به محض اینکه زندگی خود را در Rigbarth شروع کنند، مهارتهای خود را از مهارتهای بسیار ساده مانند راه رفتن و خوابیدن تا مبارزات بیشتر ارتقا میدهند. آنهایی که جهتگیری دارند، مانند مهارتهایی با انواع سلاحهای خاص و موارد دیگر. هر مهارتی در بازی پیشرفتهایی در آمار به ارمغان میآورد، بنابراین نادیده گرفتن موارد مرتبط با مکانیک شبیهسازی ممکن است در حین کاوش در بیومهای مختلف اطراف ریگبارث و سیاهچالهای موجود در آنها تأثیر بگذارد. اکتشاف چیز کمی برای دلخواه باقی می گذارد، به خصوص وقتی صحبت از بیوم ها می شود، زیرا آنها بسیار ساده هستند و چیزهای زیادی را برای جمع آوری و دشمنان برای شکست دادن ارائه نمی دهند. سیاه چال ها کمی بهتر عمل می کنند، اما نه چندان، زیرا فقط با چیدمان پیچیده تر می شوند. در داخل، آنها به همان اندازه بیوم ها خالی هستند و طراحی بصری آنها به ویژه الهام گرفته نشده است.
مایه شرمساری است که کاوش در Rune Factory 5 خیلی هیجان انگیز نیست، زیرا مبارزه قطعا جالب تر است، اگرچه عمیق نیست. این منطقه ای است که تجربه کلاسیک Rune Factory بیش از همه بهبود یافته است، زیرا سیستم مبارزه اکشن متنوع تر از همیشه است، با هر نوع سلاح با حملات مختلف، و با برخی مانورهای دفاعی که به مهارت پاداش می دهد، مانند جاخالی دادن کامل. مکانیک تجربه مبارزه همچنین با مکانیکهای شکار هیولا الهام گرفته از پوکمون افزایش مییابد که به بازیکنان اجازه میدهد از طلسم برای گرفتن هیولاها پس از ضعیف شدن استفاده کنند. هیولاها می توانند به بازیکنان هم در دهکده و هم در خارج از میدان در حین مبارزه با دشمنان کمک کنند و کمی عمق بیشتری به آنها اضافه کنند. متأسفانه، تنوع در مورد هیولاها زیاد نیست، بنابراین شما تقریباً همه چیزهایی را که این سیستم برای ارائه دارد، برای مدتی طولانی در ماجراجویی مشاهده خواهید کرد.
دیدن بسیاری از چیزهایی که Rune Factory 5 در چند ساعت اول بازی ارائه می دهد، احتمالاً مسئله اصلی بازی است. همانطور که در بالا اشاره کردم، به جز قطع ارتباط بین داستان و گیم پلی، هیچ مشکلی در تجربه وجود ندارد، اما در واقع هیچ تفاوت اساسی با ورودی های قبلی در فرنچایز ارائه نمی دهد. هیچ چیز واقعا نمی تواند کهنه سربازان این سری را در Rune Factory 5 شگفت زده کند و این بسیار ناامید کننده است، با توجه به اینکه 10 سال از انتشار چهارمین ورودی این سری می گذرد و در این 10 سال، سازنده چیزی به ذهنش نرسیده است. واقعا جدید، خارج از مکانیک های رزمی بهتر.
نسخه PC Rune Factory 5 که چند ماه پیش بر روی Nintendo Switch منتشر شد، هیچ چیز متفاوتی از نظر محتوا ارائه نمی دهد. آنچه که در نسخه Switch ارائه می دهد، بصری بهتر و بالاتر از همه عملکرد بسیار بهتر است. در حالی که جلوه های بصری به اندازه کافی خوشایند هستند، دارای سبک بصری cel-shaded هستند که به خوبی در زمینه بازی کار می کند، اما کمی ساده هستند، بنابراین Rune Factory 5 به عنوان بهترین بازی منتشر شده در سال جاری فاصله زیادی دارد. حتی اگر برآمدگی رزولوشن باعث می شود که بازی تمیزتر به نظر برسد. همچنین گزینههای گرافیکی متعددی وجود دارد که به بازیکنان اجازه میدهد تا گرافیک را کمی تغییر دهند، و ابزار پیکربندی جداگانه، در حالی که تاریخگذاری شده است، حداقل نمونههایی از نحوه تأثیر تنظیمات مختلف بر تصاویر را ارائه میدهد، بنابراین یک افزودنی خوشآمد است. نسخه رایانه شخصی از 30، 60 و 120 فریم بر ثانیه نیز پشتیبانی می کند، بنابراین این تجربه در سیستم هایی که به اندازه کافی قدرتمند هستند تا این 120 فریم در ثانیه را فشار دهند، بسیار روان خواهد بود، اگرچه برخی از مشکلات سرعت فریم وجود دارد که باعث می شود تجربه آنطور که باید روان نباشد. بوده. برخی از اشکالات بصری نیز وجود دارد، مانند برخی از مشکلات سوسو زدن با سایه ها، اما من انتظار دارم که این مشکلات در آینده به راحتی برطرف شوند. نسخه PC نیز از کنترل های کیبورد و ماوس با اعلان های مناسب پشتیبانی می کند، بنابراین می توان با این کنترل ها بازی را بدون مشکل اساسی انجام داد.
با وجود مسائلی مانند فقدان نوآوری و برخی عناصر متوسط مانند کاوش و طراحی سیاه چال، Rune Factory 5 هنوز هم به لطف مکانیک های شبیه سازی و شخصیت های دوست داشتنی خود، تجربه ای جذاب و درگیرکننده است. به هر حال، لازم نیست هر بازی بینقص باشد تا لذتبخش باشد، و آخرین نسخه از این سری عنوان دیگری است که نشان میدهد چگونه یک قلب کوچک میتواند راه طولانی را طی کند.